ابن العزیز رشید منتخب الدین مقری نحوی. تألیفاتی درقرائت قرآن دارد. و در 643 هجری قمری / 1245 میلادی در گذشت. (معجم المؤلفین از کشف الظنون) (روضات ص 238)
ابن العزیز رشید منتخب الدین مقری نحوی. تألیفاتی درقرائت قرآن دارد. و در 643 هجری قمری / 1245 میلادی در گذشت. (معجم المؤلفین از کشف الظنون) (روضات ص 238)
ابن حمدان بن حمدون تغلبی. متوفی 306 هجری قمری / 918 میلادی عموی سیف الدوله حمدانی و مؤسس حمدانیان است. در 283 هجری قمری بدستور معتضد، هارون بن عبدالله خارجی را شکست داد و اسیر کرد، و مقام عالی یافت و در نزاع ابن معتز با مقتدر طرفداری ابن معتز کرد و پس از پیروزی مقتدر، حسین با خانواده اش به موصل گریخت، و سپس مقتدر به او امان داد و به امارت قم فرستاد و باز در آنجا یاغی شد ولیکن بزودی به اطاعت بازگشت و امارت دیار ربیعه یافت و در آنجا باز سرپیچی کرد، لیکن این بار نیز مغلوب شد و او را در 303 هجری قمری ببغداد برده بحبس مقتدر انداختند و در 306 هجری قمری کشتند. (کامل ابن اثیر ج 8 ص 34) (فهرست تجارب الامم) (زرکلی چ 1 ص 248) (مجمل التواریخ 348) (تاریخ سیستان 289) (رجال حبیب السیر)
ابن حمدان بن حمدون تغلبی. متوفی 306 هجری قمری / 918 میلادی عموی سیف الدوله حمدانی و مؤسس حمدانیان است. در 283 هجری قمری بدستور معتضد، هارون بن عبدالله خارجی را شکست داد و اسیر کرد، و مقام عالی یافت و در نزاع ابن معتز با مقتدر طرفداری ابن معتز کرد و پس از پیروزی مقتدر، حسین با خانواده اش به موصل گریخت، و سپس مقتدر به او امان داد و به امارت قم فرستاد و باز در آنجا یاغی شد ولیکن بزودی به اطاعت بازگشت و امارت دیار ربیعه یافت و در آنجا باز سرپیچی کرد، لیکن این بار نیز مغلوب شد و او را در 303 هجری قمری ببغداد برده بحبس مقتدر انداختند و در 306 هجری قمری کشتند. (کامل ابن اثیر ج 8 ص 34) (فهرست تجارب الامم) (زرکلی چ 1 ص 248) (مجمل التواریخ 348) (تاریخ سیستان 289) (رجال حبیب السیر)
ابن احمد بن علی بن حسن عطار مکنی به ابوالعلاء مقری. درگذشتۀ 569 هجری قمری او راست: ’اصول المآب’ و جز آن. (هدیه العارفین ج 1 ص 280) (زرکلی ص 222) (روضات 222) او راست: کتاب ’الاکلیل’که بخش هشتم آن در معادن یمن بود و ابوریحان در پایان الجماهر چاپ حیدرآباد ص 268 از آن نقل کرده است ابن فتح بن حمزه. درگذشتۀ 500 هجری قمری او راست: ’البدیع و البیان’. (هدیه العارفین ج 1 ص 278)
ابن احمد بن علی بن حسن عطار مکنی به ابوالعلاء مقری. درگذشتۀ 569 هجری قمری او راست: ’اصول المآب’ و جز آن. (هدیه العارفین ج 1 ص 280) (زرکلی ص 222) (روضات 222) او راست: کتاب ’الاکلیل’که بخش هشتم آن در معادن یمن بود و ابوریحان در پایان الجماهر چاپ حیدرآباد ص 268 از آن نقل کرده است ابن فتح بن حمزه. درگذشتۀ 500 هجری قمری او راست: ’البدیع و البیان’. (هدیه العارفین ج 1 ص 278)
ابن محمود بن حسن زیدانی ملقب به مظهرالدین محدث است و در 727 هجری قمری 1327/ میلادی درگذشت. او راست: ’المفاتیح فی حل مشکلات المصابیح’. (کشف الظنون) (معجم المؤلفین) (هدیه العارفین ج 1 ص 314). محدّث در اصطلاح علم حدیث، به شخصی گفته می شود که احادیث پیامبر اسلام (ص) را روایت، حفظ، بررسی و نقل می کند. این فرد معمولاً با دقت فراوان، سلسله اسناد را بررسی می کند تا از صحت روایت اطمینان حاصل شود. محدثان نقش بسیار مهمی در ثبت و حفظ سنت نبوی ایفا کرده اند و بدون تلاش های آنان، منابع اصلی دین اسلام دچار تحریف می شد.
ابن محمود بن حسن زیدانی ملقب به مظهرالدین محدث است و در 727 هجری قمری 1327/ میلادی درگذشت. او راست: ’المفاتیح فی حل مشکلات المصابیح’. (کشف الظنون) (معجم المؤلفین) (هدیه العارفین ج 1 ص 314). محدّث در اصطلاح علم حدیث، به شخصی گفته می شود که احادیث پیامبر اسلام (ص) را روایت، حفظ، بررسی و نقل می کند. این فرد معمولاً با دقت فراوان، سلسله اسناد را بررسی می کند تا از صحت روایت اطمینان حاصل شود. محدثان نقش بسیار مهمی در ثبت و حفظ سنت نبوی ایفا کرده اند و بدون تلاش های آنان، منابع اصلی دین اسلام دچار تحریف می شد.
نامش محمدتقی بوده. هدایت آرد: مردی لاابالی سیاح خمار قلاش عیاش بود. پیوسته با باده و ساده یار و مجردانه در بلادش گذار و قرار. آخرالامر در آن سیاحت بدان قباحت درگذشت. ازوست: میکشد دل جانب قاتل مرا میدهد آخر بکشتن دل مرا. شور آن شیرین پسر داریم ما شور شیرینی به سر داریم ما. خوابیده تمام ف تنه دهر چشم تو مگر بخواب رفته. از آن ترسم که ترسد قاتل من بخاک و خون چو بیند بسمل من. منم آن بلبل مسکین که به حسرت نگرم جانب گلشن و گل چین ندهد بار مرا. بعد دشنام فراوان دل خویش میکنم شاد که نشناخت مرا. از آمدن غیر به بزمم خبری داشت کامروز گذشت از برم و چشم تری داشت. (مجمعالفصحا ج 2 ص 93). و همو در ’ریاض العارفین’ گوید: از علوم رسمیه بهره مند و بترک و تجرید سربلند، از معارف سالکین و ازاکابر شعرای معاصرین، در فنون سخن سرائی طبعش به غزل سرائی مایل و بیشتر اوقات در قید محبت جوانان شیرین شمایل، اوقاتش بسیاحت مصروف، و به وارستگی معروف، از اوست: هرکس به کسی دارد گر عهدی و پیمانی بر عهد تو پیوندد آخر همه پیمانها. کسی را کار دل مشکل نیفتد سر و کار کسی با دل نیفتد. به هر گل میرسد میبوید این دل نمیدانم که را میجوید این دل
نامش محمدتقی بوده. هدایت آرد: مردی لاابالی سیاح خمار قلاش عیاش بود. پیوسته با باده و ساده یار و مجردانه در بلادش گذار و قرار. آخرالامر در آن سیاحت بدان قباحت درگذشت. ازوست: میکشد دل جانب قاتل مرا میدهد آخر بکشتن دل مرا. شور آن شیرین پسر داریم ما شور شیرینی به سر داریم ما. خوابیده تمام ف تنه دهر چشم تو مگر بخواب رفته. از آن ترسم که ترسد قاتل من بخاک و خون چو بیند بسمل من. منم آن بلبل مسکین که به حسرت نگرم جانب گلشن و گل چین ندهد بار مرا. بعد دشنام فراوان دل خویش میکنم شاد که نشناخت مرا. از آمدن غیر به بزمم خبری داشت کامروز گذشت از برم و چشم تری داشت. (مجمعالفصحا ج 2 ص 93). و همو در ’ریاض العارفین’ گوید: از علوم رسمیه بهره مند و بترک و تجرید سربلند، از معارف سالکین و ازاکابر شعرای معاصرین، در فنون سخن سرائی طبعش به غزل سرائی مایل و بیشتر اوقات در قید محبت جوانان شیرین شمایل، اوقاتش بسیاحت مصروف، و به وارستگی معروف، از اوست: هرکس به کسی دارد گر عهدی و پیمانی بر عهد تو پیوندد آخر همه پیمانها. کسی را کار دل مشکل نیفتد سر و کار کسی با دل نیفتد. به هر گل میرسد میبوید این دل نمیدانم که را میجوید این دل
ابن حمدان تغلبی، مکنی به ابوعلی حمدانی و ناصرالدوله. یکی از امراء حمدانی و از فرزندان حسن بن عبدالله حمدانی است. در مصر بزرگ شد و به سرداری لشکر مستنصر رسید و به دست سران ترک در 465 هجری قمری کشته شد. (اعلام زرکلی چ 1 ص 224 ج 225) (تاریخ گزیده ص 336)
ابن حمدان تغلبی، مکنی به ابوعلی حمدانی و ناصرالدوله. یکی از امراء حمدانی و از فرزندان حسن بن عبدالله حمدانی است. در مصر بزرگ شد و به سرداری لشکر مستنصر رسید و به دست سران ترک در 465 هجری قمری کشته شد. (اعلام زرکلی چ 1 ص 224 ج 225) (تاریخ گزیده ص 336)